شعر وروديه محرم

جانم حسین(ع)

زهرا مرا دعوت نموده تا بیایم
پایین نشستم گفت که بالا بیایم

در عالم ذر گریه می کردم دلش سوخت
من را دعایم کرد تا دنیا بیایم

او انتخابم کرده که گریه کن هستم
بی دعوتش کی میشود اینجا بیایم

من را خرید و دوستانم را هم آورد
راضی نشد به روضه ها تنها بیایم

اشک مرا امروز دید و نامه ام را
امضا زد و فرمود که فردا بیایم

من را که غرق معصیت بودم کمک کرد
تا زودتر بر ساحل دریا بیایم

فردا که هر کس دست بر دامان چیزی است
باید به پای ناقه ی زهرا بیایم

 بهمن ترکمانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا