شعر ولادت امام رضا (ع)

جانم رضا(ع)

انگار هیچ‌گاه عبادت نکرده است
از خود به خود هرآنکه شکایت نکرده است

بی معرفت کسی‌ست که پیش تو شک کند
او را هنوز شاه ،شفاعت نکرده است

صدبار اگر بیاید و چیزی طلب کند
یعنی تو را هنوز زیارت نکرده است

وقت دعا حروفِ به روی لب من است؛
تیری که شد رها و اصابت نکرده است

بی بوسه رد شدم من و با سنگفرش تو
مثل رفیقی‌ ام که رفاقت نکرده است

در نزد آفتاب شبش مثل روز شد
زائر اگر نگاه به ساعت نکرده است

درصف هرآنکه دور ضریح تو ایستاد
نظم تو را چه قدر رعایت نکرده است

خم می‌شویم پیش تو با اینکه مرقدت؛
آیات سجده‌دار تلاوت نکرده است

چشمم به سِیر تاشدن اسکناس تا؛
بوسه زدن به قبر تو دقت نکرده است

پشت سر رفیق گناهش کبیره است
هرکس که در حریم تو غیبت نکرده است

 مهدی رحیمی زمستان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا