شعر وروديه محرم
خدا خیرتان دهد
سینی بدست بود و سر کوچه دیدمش
با پرچمی که روی نگاهم کشیدمش
“آقا کمک کنید, خدا خیرتان دهد”
او دم گرفته بود .. وَ من می شنیدمش
سیب رسیده ای جلوی باورم گذاشت
منهم بدون هیچ تعلّل خریدمش
شب آمدم به خانه و آن سیب سرخ را
تقسیم کردم و بغل سفره چیدمش
حالا درخت سیب شده , بار آمده است
آن میوه ای که قبل محرم خریدمش
روزی هزار بار مرا شُکر می کند
این کودکم که با غمتان آفریدمش
رفتم سراغ کودکم امروز مدرسه
سینی بدست بود و سر کوچه دیدمش
شاعر؟؟؟
سلام آقای عادلی بزرگوار.سپاس از لطفتون.بله امکانش هست.ما در خدمتیم.البته با اسم شاعر بلامانع است.چون این اشعار هنوز به چاپ نرسیده
سلام آقای عادلی بزرگوار.سپاس از لطفتون.بله امکانش هست.ما در خدمتیم.البته با اسم شاعر بلامانع است.چون این اشعار هنوز به چاپ نرسیده
اجرتون با امام حسین(ع)
التماس دعا
اجرتون با امام حسین(ع)
التماس دعا
یا حق
سلام
نویسنده: عمار
برگشت
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
که گفته کشتی نوحی، تو مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
منم خسوف سیاهی که روی برگ دل تو
غبار غصه کشیدم و مثل ماه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
بگو چرا نشوم آب که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی
چنان تبسم گرمی نشاندهای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی
رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
قاسم صرافان
یازهرا(س)
یا حق
سلام
نویسنده: عمار
برگشت
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
که گفته کشتی نوحی، تو مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
منم خسوف سیاهی که روی برگ دل تو
غبار غصه کشیدم و مثل ماه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
بگو چرا نشوم آب که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی
چنان تبسم گرمی نشاندهای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی
رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
قاسم صرافان
یازهرا(س)
هر منتظری که دل به ایمان بدهد
جان بر سر عشق ما به جانان بدهد
انگار که همرکاب مهدی باشد
در لشکر و خیمه گاه او جان بدهد
بروزم و منتظر نظرات ارزشمندتان .
راستی آقا مرتضی زیارتتون قبول ببخشید دیر بهتون سر زدم . این قسمت که نوشتید مهمان این هفته هم خیلی ابتکار جالبیه انشالله موفق باشید .
حدیث اشک :
سلام و عرض ادب
خیلی ممنونم از شما و انشالله قسمت شما بشه تا به کربلای ارباب مشرف بشید
بابت توجهتون به قسمت های دیگه وبلاگ هم ممنونم
یا علی مدد
هر منتظری که دل به ایمان بدهد
جان بر سر عشق ما به جانان بدهد
انگار که همرکاب مهدی باشد
در لشکر و خیمه گاه او جان بدهد
بروزم و منتظر نظرات ارزشمندتان .
راستی آقا مرتضی زیارتتون قبول ببخشید دیر بهتون سر زدم . این قسمت که نوشتید مهمان این هفته هم خیلی ابتکار جالبیه انشالله موفق باشید .
حدیث اشک :
سلام و عرض ادب
خیلی ممنونم از شما و انشالله قسمت شما بشه تا به کربلای ارباب مشرف بشید
بابت توجهتون به قسمت های دیگه وبلاگ هم ممنونم
یا علی مدد