شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)
خیال روی تو می پرورد خیال زمین
خیال روی تو می پرورد خیال زمین
جلالت تو شده باعث جلال زمین
همیشه واهمه از رفتن تو داشت ولی
تو آمدی نجف و تخت شد خیال زمین
زمین از اول خلقت فقط تو را می خواست
بقیه هم شده اند اکثراً وبال زمین
به صبح زیر قدومت به لیل زیر سرت
بدا به حال دل ما خوشا بحال زمین
تو جزئی از نجفی یا که جزو توست نجف؟
ببین که صبح و مسا این شده سوال زمین
نداشت قدرتی و تکیه زد به ایوانت
به لطف مضجع تو پا شده نهال زمین
برای اینکه کمی هم سوی خدا بپرد
شدند کرب و بلا نجف دو بال زمین
میان غزوه ی خندق دهان خود وا کرد
برای گفتن هو هو زبان لال زمین
علی علی به لبش بود و دائما میریخت
شراب تاک نجف را دراین پیاله زمین
به سوی شهر نجف گرم در رکوع شده
ببین و غبطه بخور بر قد هلال زمین
علی مشهوری”مهزیار”