شعر شهادت امام صادق (ع)

در دلِ کوچه

دوباره کینه ها انداخت آتش در دلِ کوچه
به پا شد داغ سنگینی دوباره داخلِ کوچه

مصیبت دیده و بگذار در حال خودش باشد
دلِ من هم گرفته باز هم مثل دلِ کوچه

همان دود و همان شعله! فقط با این تفاوت که
دو دست پیرمردی بسته شد در منزلِ کوچه

اگر بردند با پای برهنه علتش این بود
که در تاریخ باشد ردّ حقّ و باطلِ کوچه

کشیدند و چه محکم بر زمین خورد و زبانم لال
به روی صورتش پاشیده شد آب و گِلِ کوچه

محاسن گرد و خاکی، تازیانه، طعنه و تهمت
جسارت های ِ کفرآلود می شد حاصلِ کوچه

رئیس مذهب شیعه در آن اوجِ بلا حتی
نظرها داشت با لطف و کرَم بر سائلِ کوچه

میان گریه ها میگفت: وا أمّاه…یازهرا(س)
همین ذکر پیاپی گفتنش شد قاتلِ کوچه

عبایش رفت زیر سمّ مرکب گفت یاجدّاه
به جز گودال، مقتل شد پس از این شاملِ کوچه!

 مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا