شعر محرم و صفرشعر مصائب اسارت شام
در کوچه های روضه
در کوچه های روضه به اقبال می رسیم
داریم می رسیم اگر کال می رسیم
یک ماه,نه دوماه,نه در گریه برحسین
داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم
هرجا که مجلسی ست مُزیّن به اهل بیت
با پا نمی رسیم نه,با بال می رسیم
فی الحال با حسین اگر حال ما خوش است
آینده نیز ما به همین حال می رسیم
با هدیه کردن صلواتی, به کردگار؛
اینگونه با محمد و با آل می رسیم
ما «گُنگ خواب دیده و عالم تمام کَر»
درانتقال روضه چنین لال می رسیم
هرشب برای ما شب عید است با حسین
یعنی به یا محول الاحوال می رسیم
مثل مُخَدَّرات حرم زجر می کشیم
وقتی به گوشواره و خلخال می رسیم
حالا که بین ما سخن دوست خوشتر است
از هرچه بگذریم به گودال می رسیم
مهدی رحیمی زمستان