شعر ولادت امام رضا (ع)

دست و پایم رو به ایوانت فقط گم میشود

دست و پایم رو به ایوانت فقط گم میشود
بیشتر وقت تو صرفِ دردِ مردم میشود
تا که کوری در حرم از تو شفایش را گرفت
حق بده در صحنت اینگونه تلاطم میشود…
خوش به حال گندمی که نانِ کفترهای توست

نیمی از نذرىِ ما خرجىِ گندم میشود
آنقَدر که رفت و آمد میشود در صحن تو
خوش به احوال کسی که در حرم گم میشود
زائری جا مانده از پرواز ِتهران_مشهدش
دلشکسته هست و دارد راهىِ قم میشود
هر کسی که رفته باشد مشهد تو بعد مرگ
مطمئنم که به او صد جا ترحم میشود…
تو حسینِ مایی و ما رعیت دربارِ تو
کربلا در شهرِ طوس تو تجسم میشود
حامد جولازاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا