به یُمن حضرت دلبر خدا بر من کرامت کرد
همین که نامش آوردم دعایم را اجابت کرد
نه تنها من سرآغاز امورم “یاعلی” گفتم
خدا هم “یاعلی” گفت و شروع امر خلقت کرد
تمام انبیا هر جا گره بر کارشان افتاد
دم “حیدر” گرفتند و خود مولا وساطت کرد
پدر بعد از اذان در گوش من “نادعلی” خوانده
همان “نادعلی” عمری از ایمانم حفاظت کرد
به دل حب علی دارم, شده زهرا خریدارم
خودم لایق نبودم که, ولی مادر محبت کرد
“منم کلبی ز اکلاب امیرالمؤمنین حیدر”
مرا انسیه ی حورا چنین منصب عنایت کرد
گرفتار و پریشانم, سراپا غرق عصیانم
دل ویران من را ساقی کوثر مرمت کرد
نمی پرسد چرا مستی؟ نمی گوید برو پستی
گدا هرقدر بد بوده علی بر او کرامت کرد
به هجر او گرفتارم, به دل شور نجف دارم
به هرکس که نجف رفته دل زارم حسادت کرد
دوباره دیشبی در خواب دیدم زیر ایوانم
دوباره این دل شیدای من میل زیارت کرد
هوای نوکرانش را همیشه مرتضی دارد
در اوج هر گرفتاری مرا راهیِ هیئت کرد
به دست خاندان او فقط جود و کرم باشد
علی باب الحوائج می شود شش ماهه هم باشد
مرضیه نعیم امینی