شعر اربعین

ذکر هوالمعشوق هنگام سحر داریم ما

ذکر هوالمعشوق هنگام سحر داریم ما
از دولت عشق است اذکاری اگر داریم ما

هر کس که با ما مینشیند زود عاشق میشود
خیلی برای این محله دردسر داریم ما

پیراهن ما نیز درمان میکند یعقوب را
از کوچه یوسف هراز گاهی گذر داریم ما

در عشق از اول برای سوختن اماده ایم
یعنی در آغازش ز پایانش خبر داریم ما

یکروز خاکستر شدن را یاد میگیریم, چون
شب تا سحر پروانه را زیر نظر داریم ما

ما سوختن را در میان گریه کردن , یافتیم
در اب میسوزیم از بسکه هنر داریم ما

گفتیم اگر کلب نجف هستیم, ایرادی نداشت
چون با سگ کهف آشنایی بیشتر داریم ما

خوب است سائل در گدایی خویشتن داری کند
اینجا ولی از خویشتن داری حذر داریم ما

حالا که اجر گریه از اجر شهادت بهتر است
بالاتر از خون گلو خون جگر داریم ما

داریم در این جاده جبریل مقرب میشویم
پای پر از تاول به جای بال و پر داریم ما
علی اکبر لطیفیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا