بد نیست سوی ماهم گاهی کنی نگاهی
در شهر می شناسند ما را به روسیاهی
یا رب به یاد ما باش که تشنه ی سراغیم
حالی بپرس از ما هر شب نه گاه گاهی
محتاج لطف ماندیم از رحمت تو دوریم
به خانه ی دل ما سر می زند تباهی
عمری گناه کردیم دل را سیاه کردیم
ما اشتباه کردیم یا رب چه اشتباهی
رسوای این جهانیم با جامه های خواری
آه ای پناه عالم، بس نیست بی پناهی
گم کرده ی مسیرم راهی مقابلم نیست
پای دلم ندارد عادت به کوره راهی
یک شب کنار بگذار روزی کربلایی
از لطف تو بعید است خیر مرا نخواهی
ناصر دودانگه