شعر شهادت حضرت عباس (ع)
ساقی و ساغر
سرو قد است و ماه رو عباس
یاس عطر و نسیم خو عباس
می و سرمستی مدام، حسین
ساقی و ساغر و سبو عباس
کار بالا که می گرفت حسین
چاره ای ناب داشت: کو عباس؟
شرحه شرحه اطاعت از حق را
شرح داده ست مو به مو عباس
کربلا را ورق ورق گشتم
هرکجا بود کو به کو عباس
چه نمازی ست این که دستش را
داده در لحظه ی وضو عباس؟
ناله ای می رسد به گوش هنوز
تشنه ام تشنه ام عمو عباس
مشک اما به خیمه ها نرسید
استخوان مانده در گلو عباس
گره افتاده بود در کارش…
گره افتاد اگر که در کارت
از ته دل فقط بگو عباس
من گرفتار یک نگاه توام
مددی یا مَن اِسْمُهُ عباس
علی سلیمیان