اینهمه سرفه نکن..عمرم به آخر مى رسد
اینهمه ناله نزن..صبر دلم سر مى رسد
هر زمان پهلو به پهلو مى شوى تو فاطمه
فضه با حال خرابى دست بر سر مى رسد
از چه گویم؟از کدامین درد؟از حال دلم؟
یا که از اشک حسینت تا به خواهر مى رسد
بى هوا روى زمین مى افتم از غم جان تو
هر زمان که پاى من بر پشت این در مى رسد
چندوقتى مى شود شانه نخورده موى عشق
عاقبت بر موى او یک دست دیگر مى رسد
آرمان صائمى