شعر شهادت حضرت مسلم (ع)

سلام حضرت زهرا به آن سفیری که

سلام حضرت زهرا به آن سفیری که
تمام زندگی اش پای یار افتاده

تمام شهر به او پشت کرده و حالا
میان کوچه دلش بی قرار افتاده

به راه آمدن زینت و حسین و رباب
غریب و خسته و چشم انتظار افتاده

بگو به سید مظلوم ای نسیم سحر
میا به کوفه که اینجا بهار, افتاده

بگو به سید مظلوم مسلمت تنها
بریده از همه با حال زار افتاده

بگو ز دور به این خوارها نگاهی کن
پسر عموی تو در بین خار افتاده

ز بسکه سنگ به رویش زدند از روی بام
به روی خاک ز نقش و نگار افتاده

ز رفت و آمد آن نیزه دار حس کرده
که در سر همه فکر شکار افتاده

رضاباقریان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا