شعر مناجات با خدا

شرط عاشقی

در‌سماواتش‌ اگر که خواستی پر وا کنی..
باید اول از تعلق های خود پروا کنی!

یوسف گم گشته الزاما که در بازار نیست
می‌توانی یار را در قلب خود پیدا کنی

آه وقتی می‌کشی از هجر ..پاکت میکنند
واجب است آیینه را نوبت به نوبت ” ها” کنی

سنگ خوردن‌ اولین شرط شروع عاشقیست
عاشقی یعنی دلت را شب به شب رسوا کنی

نان مولا میخوری پس پشت بر‌ مولا نکن!
حیف باشد غیرِ اینجا‌ رو سوی هرجا کنی!

هیچ جا جز خیمه ی سبزش برایت امن نیست
خانه ات اینجاست هرچه سیر در دنیا کنی

ذکر تعجیل فرج یا فاطمه یا فاطمه ست
با امام عصر‌ باید یاری زهرا کنی

خاکِ چادرخاکیِ زهرا مسیحای همه ست
سجده کن برآن! که بین عرش سر بالا کنی!

کربلا یک جلوه از غوغای دیوار‌و در است
کاش حالا گریه ای‌ بهتر ز عاشورا کنی

کافری آمد به پشت در..کسی با او‌ن نگفت
ای حرامی آمدی حوریه‌ را دعوا کنی؟!

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا