شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

گُر گرفت آتش و ای کاش فقط در میسوخت
پیش چشمان ترم پیکر مادر میسوخت

خُرد میشد در آتش زده کم کم اما
نوک مسمار که قرمز شده بدتر می سوخت

لگدی آمد و در بر روی مادر افتاد
میخ در سینه که میرفت فرو تر میسوخت

زخم پلو و غم گل پسرش جای خودش
وای از …بخت بد فاطمه معجر میسوخت

تا نگاه علی افتاد به زهرای بتول
زیر لب گفت خدا, کاش که حیدر میسوخت

محمد کیخسروی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام چند تا نکته تصحیحی:
    نوک مسمار که قرمز شده بدتر می سوخت

    لگدی آمد و در بر روی مادر افتاد

    زخم پهلو و غم گل پسرش جای خودش

    تا نگاه علی افتاد به زهرای بتول

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا