شعر شهادت حضرت زینب(س)
کوفیان را که تو در کوفه تماشا کردی
خطبه ها خواندی و الحق که تو غوغا کردی
همه گفتن که حیدر به میان آمده است
دشمنان پدرت را همه رسوا کردی
گفتی از حیله و نیرنگ همه کوردلان
و تو حق را به همان معرکه افشا کردی
لرزه ها بر بدن غاطبه ی شهر افتاد
کوفه را صحنه ای از محشر کبری کردی
با همان خطبه عجب جنگ نمایان کردی
کمر هرچه حرامی تو ز قد تا کردی
جلوی چشم همه خنده به رویت کردند
تو به چشم اسرا اشک خود اخفا کردی
کوفیان خنده کنان هلهله برپا کردن
مثل یک شیر عرب ولوله برپا کردی
کمرت خم شد از آن اوج مصیبت بانو
یادی از مادر خود حضرت زهرا کردی
کوفه یادآور مظلومیت حیدر بود
یاد مظلومیت و غربت مولا کردی
من نگویم که چه بر قاری قرآن کردند
ناله و لعن خودت را تو به اعدا کردی
و دریغا که در این کوفه دگر سقا نیست
که تو او را ز حرم راهی دریا کردی
آخر قصه تو با غصه ی خود فهماندی
صبر بر حادثه را بر همه معنا کردی
محمد حسین مدرسی