شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام حسن (ع)

شعر مدح و مناجات امام حسن(ع)

بسان آن کبوتر که به فکر دانه می افتد
به افت و خیز موهایت دلم چون شانه می افتد

می ازمیخانه مستوراست وساغر بی موالات است
دلم منطق نما می آید و دیوانه می افتد

اگر زلفی رها سازی و در تجمیع ما باشی
کنار طره مویت موی ما بیگانه می افتد

میان پلک خیزانت دل افتان جبرائیل
عجب رندانه می میرد عجب رندانه می افتد

به تیغ و تیر مژگانت قسم در نزد چشمانت
حدیث رستم و سهراب از افسانه می افتد

از آن غلطیدن کعبه کنار پات فهمیدم
مکعب پیش پای تو , چو استووانه می افتد

ز خالق خواستم سنگم کند زیرا که دانستم
گذار پای ابراهیم در بتخانه می افتد

جعفر ابوالفتحی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا