شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت ام البنين (س)

شعر مرثیه حضرت ام البنین (س)

آسمانش, قمر ندارد که
از حسینش خبر ندارد که

غصه ها در دلش, تلنبار است
شب تارش, سحر ندارد که
مادرِ شیرهای نر! حالا
قوّتی در کمر, ندارد که

بر سر راه, روضه می خواند
سایبانی به سر ندارد که

آنقدر گریه کرده این بانو
دیگر او, چشمِ تر ندارد که

سرِ پیری, چه بی عصا شده است
کس و کاری دگر ندارد که

پسرانش مراقبش بودند
دیگر اما… پسر ندارد که

جز حلالیت از سکینه, به سر –
– فکر و ذکری, دگر ندارد که

گریه میکرد و زیرِ لب میگفت:
شیرخواره, خطر ندارد که!؟

حرمله! لعنتِ خدا بر تو!
تابِ تیرِ سه پر! ندارد که ..

ابراهیم لآلی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا