شعر مدح امام حسين (ع)شعر مدح و مناجات
شعر مناجات و روضه امام حسین (ع)
آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم
میرود سوی گرفتاری او پای دلم
لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش
این شده ذکر لب و درس الفبای دلم
حالت تشنگی ام حس عجیبی دارد
نام ارباب شده چشمه ی صحرای دلم
هرچه نزدیک شود لحظه ی افطار به ما…
داغ تو بیشتر از پیش شود نای دلم
خواهرت گوشه ی مقتل به تماشا بود و…
مادرت گفت : حسین و…سر سودای دلم
ما فقط تا دم افطار عطش را دیدیم
وای بر آن لب خشکیده ی آقای دلم
پوریا باقری