شعر میلاد حضرت امیرالمومنین علی(ع)

هر کسی فقط یک دَم , هم جوارِ حیدر شد
دم به دم دلــش چون ما بی قرارِ حیدر شد

بی خیال یوسف شد هرکه حُسن اورا دید
قـیدِ خویشتن را زد هر که یــارِ حیدر شد

مثل اشک چشم ما صیقلی شد و صافی
ریگ چون که غلطان در جویبارِ حیدر شد

بهر صیدِ دُر هرکس زد به بَحـر مَـوّاجش
برق دُر گرفت او را خود شکارِ حیدر شد

او اراده فـرمـود و هرچه خواست پیش آمد
هرچه خـلـق شد تحـتِ اختــیارِ حیدر شد

کیست که بیندازد , سایه بر سر این نور؟
جُـز نبی که انوارش سایه سارِ حیدر شد

گر نصیب جَــدّش شـد پرده داری کعبه
صاحب همین کعبه پـرده دار حیدر شد

کعبه از همان اوّل , مُســتجیرِ مولا بود
در رَجب اگر رُکْنیش, مُستجـارِ حیدر شد

شک نکن که با سُرعت سمت قَـعـرِ دوزخ رفت
هر سـری که تســلیمِ ذوالفــقارِ حیدر شد

شد بحارُ الانوارِ “مجلسی”صدوده جلد
چون که سالها غوّاص در بِحـارِ حیدر شد

سر نشست بر راهش,دیده شد قدمگاهش
دل شهید عشقش شد جان, نثارِ حیدر شد

از نهاد نخلستان آه دیگری برخاست
تا که میــثم تمّار , سر بدارِ حیدر شد

محمّدقاسمی