شعر ولادت امام جواد الائمه (ع)
اگر دست و بالت کمی خالی است
اگر حال و روز تو بی حالی است
اگر آسمان در قفس می کشی
اگر قسمتت بی پَرو بالی است
اگر کار و بار تو پیچیده و
اگر چند وقتی بد اقبالی است
اگر تار و پودت گره خورده است
اگر غصه ها نقش این قالی است
اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد
اگر مثل پاییز یک شالی است
علاجت فقط یک نفس یا علی است
خدا هست با آنکه او با علی است
خدا در شکوه جلال علیست
خدا در ظهور جمال علیست
خدا در نزولش علی می شود
خدا در مقامش کمال علی است
حرام خدا و حلال خدا
حرام علی و حلال علیست
پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت
که ما هرچه دیدیم مال علی است
علی چارده مرتبه آمده
علی عین میلاد آل علی است
علی گفته و غرق عین اش شدیم
همه راهی کاظمینش شدیم
مرا فارغ از قیل و قالم کنید
مرا راحت از خشکسالم کنید
محال است لب را به مِی تر کنم
مرا تشنه ی این محالم کنید
مرا بشکنید و بسازید باز
تَرَکهای روی سفالم کنید
فقط روی چشمان خود می کشم
از این خانه هرچه”حوالم”کنید
مرا می کشاند دو گنبد طلا
شب رفتنم شد حلالم کنید
ببینید رویای جبریل را
مبارکترین کودک ایل را
شلوغ است اگر آستان جواد
پُر از برکت است آسمان جواد
گدایی به شاهی مقابل نشست
چه ها می کند تکه نان جواد
پیمبر پدر با خدیجه شدو
رضا نیز با خیزران جواد
علی اکبر خانه ام را ببین
رضا می شود مدح خوان جواد
شبیه نماز حسین است این
نماز رضا با اذان جواد
فقط شانه ات را بدیوار نِه
فقط زیر لب گو بجان جواد
تو را می دهد تا قیامت مراد
گره وا کند خاک باب الجواد
حسن لطفی