شعر ولادت امام رضا(ع)
تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما
در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما
پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما
سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما
زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما
دست ما خالی که باشد زود بالا می رود
پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود
غالبا “لن” که بیاید صحبت از “لا” می رود
لا اله ما اگر دنبال الا میرود
علتش این است که باتو مسلمانیم ما
نیست مارا پیش دریا منت جو هیچوقت
با طبیبان نیست مارا میل دارو هیچ وقت
غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هیچوقت
گر میسر نیست مارا قرب آهو هیچوقت
تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما
دلخوشی ماست لانه کنج ایوان داشتن
نوکری در گوشه میخانه تا جان داشتن
وقت حاجت داشتن شاه خراسان داشتن
از کریمان خواستن یعنی دوچندان داشتن
شکرلله رعیت دربار سلطانیم ما
ما کبوترها دم گنبد مقرب می شویم
بال ما دور تو که پر زد مقرب میشویم
هرکجا نام تو می آید مقرب میشویم
در زیارت های قم مشهد مقرب میشویم
با همین آواره بودن عبد جانانیم ما
خاک پایت معجزات کبریایی درس داد
به دو صد زرگر فنون کیمیایی درس داد
سوزن خیاط زر شد پارسایی درس داد
پیر پالان دوز به شیخ بهایی درس داد
کیمیا این بارگاه است و نمی دانیم ما
می نوازد گاه گاهی هم سلیمان مور را
وا مکن از خانه ات این وصله ناجور را
شاد کن سلمانی بی تاب نیشابور را
قول دادی پر کنی تنهاییم در گور را
زیر خاک آقا بدون تو پریشانیم ما
سجده هایم یا رضا و ربنایم یارضا
می زنم هرشب صدایت کن صدایم یارضا
می شود آمین دعایت با دعایم یارضا
دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یارضا
ناخوش خوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما
سردر این خانه ها با ما و پرچم باخودت
دسته سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم باخودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم باخودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
رفته رفته ناله مظلوم دارد میرسد
مادری با کودکی معصوم دارد میرسد
آه آه خواهری مهموم دارد میرسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالاسرش یابن شبیب
آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما
محمد جواد پرچمی