شعر شهادت امام صادق (ع)

شهر را طاقت دیدار نبود

شهر را طاقت دیدار نبود

اولین حادثه این بار نبود

ولی انگار که تکرار نبود

 صحنه انگار شبیه آن روز

شهر را طاقت دیدار نبود

 وقتی آمد که تو تنها باشی

نیمه شب بود و تو را یار نبود

در دل ابن ربیع نامرد

رحم و مردانگی انگار نبود

من بمیرم که برایت آقا

فرصت بستن دستار نبود

خوب شد وقت عبورت از در

حرفی از تیزی مسمار نبود

لااقل وقت عبور از کوچه

شادی و هلهله در کار نبود

سر تو روی نی و ناموست

سر هر کوچه و بازار نبود

 وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا