شعر شهادت امام هادی (ع)
ضریحِ صحنِ دل
ضریحِ صحنِ دل ما به نامتان خورده
صدای روضه همیشه به گوشِ جان خورده
اسیرِ دستِ کسی جز شما نخواهد شد
هرآنکه از سر این سفره آب و نان خورده
به لطفِ نم نمِ اشکی خرابم آبادیست
به پای منبرتان هر دلی تکان خورده
منم اویس قرن، زنده ام به این پرچم
به نوکری روی پیشانی ام نشان خورده
بدونِ نوکری عمرم چه فایده دارد؟
بدونِ روضه چه سودی؟ فقط زیان خورده
شما سَجیه ی احسان و بخشش و کرمید
که نور فیض شماها به هر کران خورده
غریب و بی کس و تنهای سامرا، عمری
چه قدر خون دل از دست این و آن خورده
شکسته بال و پرش، خسته از جفای زمان
ز نیش و طعنه زدن کارد، استخوان خورده
میان آتش و تب ذکرِ فاطمه دارد
چه قدر غصه ی زهرای قد کمان خورده
لبانِ شعله ورش یاد کربلا کرده
شده شبیه لبانی که خیزران خورده…
مهدی شریف زاده