شعر مناجات امام حسين (ع)
عزیزم حسین(ع)
گرد ممزوج خاک قتلگهم
از خود آقا مرا جدا نکنی
هر چه خواهی بکن ولی ارباب
دورم از شهر کربلا نکنی
مینویسم حرم بخوان درمان
درد دارم که سخت میبارم
هر شب این دوری ام سبب شد تا
پلک روی پلک نگذارم
خوبهای تو بی شمارند و
مثل من در جوارتان کمتر
من که عین نجاستم باید
بنشینم کنارتان کمتر
چوب خشکم شبیه لبهایت
خیس اشکم شبیه حنجر تو
بین گودال مانده سینه ی من
گرد و خاکی شبیه مادر تو
غیر یک بیت روضه هیچ آقا
بر مداوای من جواب نداد
هر چه گفتی عزیز زهرایی
یک نفر هم به کامت آب نداد
اصغرت را که کشت آب فرات
تا رباب جای آب غم میخورد
بعد هر روضه اش خودت دیدی
حالم از آب هم بهم میخورد
سید صادق رمضانیان