عطر سیب
قلب هر سینه زنی ماتمسرای کربلاست
در سر هر عاشقی حال و هوای کربلاست
هر که را دیدم دراین عرصه به طرزی بی نظیر..
..مست و مجنون و خراب و مبتلای کربلاست
این همه غوغا که در عالم بپا گشته، فقط
گوشه ای از محشر ارباب های کربلاست
نی نوا دارد در این وادی، نوای عاشقی
خوب گوشت را بده..این نی نوای کربلاست
در صفا و مروه ای حاجی صفا کردی ولی
این صفا نشأت گرفته از صفای کربلاست
آن بهشتی که خدا مژده به آدم داده است
جلوه ی دنیایی اش صحن و سرای کربلاست
بی خود ای عاشق برای کربلا طرحی نچین
فاطمه طراح اصلیِ نمای کربلاست
قتلگاه و خیمه گاه و علقمه، تل و فرات
جملگی از صحنه های سینمای کربلاست
کربلا فُلک نجات، عالم پناهنده به اوست
حضرت خون خدا هم ناخدای کربلاست
آسمان و این زمین و نُه فَلَک تا روز حشر
فاش می گویم همه تحت لوای کربلاست
جان هرکس که بُوَد خصمش گرفته می شود
جان هرکس که بُوَد مستش فدای کربلاست
زائرش هم نزد حق اجر زیادی می برد
کمترش باشد بهشتی که جزای کربلاست
حضرت عباس علمدار خیام اهل بیت
با همان دست قلم، مشکل گشای کربلاست
روز عاشورا، امام کربلا سر داد و گفت:
پیروی از حق پیام آشنای کربلاست
خون شاه تشنه لب در این زمین جوشیده است
چون حسین ابن علی خون خدای کربلاست
شد خضاب از خون اصغر صورت پر خون او
خون اصغر را بگو خونین حنای کربلاست
پیش چشم خواهرش ارباب عالم را زدند
این همه بی حرمتی تنها برای کربلاست
عطر سیب حضرتش از هرطرف حس می شود
پیکرش پاشیده شد، در هر کجای کربلاست
مثل مولا در رکوع خود به سائل داده است
خاتمی را که نشانی از عطای کربلاست
«ملتمس» بر خود ببال از این گدایی کردنت
کربلا رفتن بسی سهم گدای کربلاست
مجتبی دسترنج ملتمس