شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

بار هجر تو نبردیم

ز فراقت گره خوردیم و نمردیم هنوز
سالها بی تو فِسردیم و نمردیم هنوز

عملاً کار نکردیم و فقط حرف زدیم
بار هجر تو نبردیم و نمردیم هنوز

دل ما را نشکستی و دلت زود شکست
دل به غیر تو سپردیم و نمردیم هنوز

دست دادیم ولی خنجری از پشت زدیم
دست بیعت نفشردیم و نمردیم هنوز

تو همان اولش از غصهء ما پیر شدی
ما به درد تو نخوردیم و نمردیم هنوز

بین مان بودی و رفتیم به دنبال گناه
در جهالت همه مُردیم و نمردیم هنوز

غیبت از ماست نه از تو! چقدر تعطیلیم
اینهمه جمعه شمردیم و نمردیم هنوز

شده ایم آهوی سلطان که بشارت بدهید
تا نمردیم به ما حال زیارت بدهید

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا