شعر شهادت امام حسن عسكری (ع)شعر شهادت اهل بيت (ع)

قسمت این بود

قسمت این بود که من هم به جوانی بروم
با دلی سوخته زین وادی فانی بروم

آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا
نفسی نیست که با آه و فغانی بروم

پسرم کاش بیاید به سرم یک لحظه
تا برم توشه از آن گنج نهانی بروم

مادرم سوخت در این ماه از آن شعله در
سوخته از غم آن یاس خزانی بروم

یا حسین اشهد موتم شده و از داغش
با دو چشمی شده خون زاشک فشانی بروم

دست وپا می زنم اما بخدا با یاد
آن تن له شده از اسب دوانی بروم

زیر لب گفت به عباس پریشان زینب
بی تو تا شام بلا با چه امانی بروم
زینب آن عمه مظلومه من گفت به شام
کاش از این معرکه چشم چرانی بروم

مجتبی صمدی شهاب

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا