محال است
از ماست که بر ماست چرا پس گله داریم !؟
تقصیر خود ماست اگر فاصله داریم
کم لطفیِ آقای کریمان که محال است
غیر از خودمان از همه عالم گله داریم
باید که به کار همه ی ما گره افتد
مشغول گناهیم اگر مشغله داریم
با مهر و وفا دور زن و بچه نگشتیم
با شوق طواف حرمش هروله داریم !!
هم چاره نکردیم لب خشک یمن را
هم غافل از این که چقدر حرمله داریم
زیر علم تفرقه رفتیم و صد افسوس
بین خودمان هم چه بسا مسئله داریم
ما غیر ولی از همه باید بگریزیم
در راه رسیدن به ولایت تله داریم
این برهه ی تاریخ شب و روز عذاب است
امید گذر کردن از این مرحله داریم
هرکس که جز او بود مرا دور می انداخت
ای دوست عجب صاحب با حوصله داریم
دلخوش به همین ایم که یک ذره شباهت
با کودک جا مانده ی از قافله داریم
این پای به گل مانده گواهی بدهد که
ما در دلمان حسرت یک آبله داریم
گفتند به ما عاقبت عشق فراق است
اما چه کنیم از غم هجران گله داریم
علیرضا خاکساری