شعر وروديه محرم

یا حسین

ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد
ده روز دیگر روضه اما فرق دارد

ده روز دیگر ماجراها فرق کرده
ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده

ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری
ده روز دیگر نه سعید و نه بریری

ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است
ده روز دیگر در حرم قحطی آب است

ده روز دیگر در تب و تاب است زینب
ده روز دیگر دور از ارباب است زینب

ده روز دیگه این حرم سقا ندارد
ده روز دیگر دختری بابا ندارد

ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده
ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده

ده روز دیگر مادری در التهاب است
خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است

ده روز دیگر زین اسبی واژگون است
سالار زینب پیکرش در خاک و خون است

ده روز دیگر راهی گودال گشته
ده روز دیگر پیکرش پامال گشته

ده روز دیگر روی سینه می نشیند
از روی تل هم خواهرش زینب ببیند

ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست
ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست

ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته
ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته

ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد
ای وای من … انگشت و انگشتر ندارد

وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا