شعر شهادت حضرت زهرا (س)
مدینه جای ماندن نیست
اگرچه وقت رفتن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
کسی فکر من اصلاً نیست ، مدینه جای ماندن نیست
مدینه تا پیمبر بود ، با یک گل معطر بود
دگر آن گل به گلشن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
منی که دختر پیغمبرم در شهر پیغمبر
کسی بیکستر ازمن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
کسی از آشنایان هم سراغم را نمیگیرد
توقع پس زدشمن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
چهل شب با علی رفتم از این خانه به آن خانه
یکی همدرد با من نیست ، مدینه جای ماندن نیست
برای گریه باید سر به صحراها گذارم من
مرا که پای رفتن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
چه شهری که یهودی امنیت دارد ولی زهرا
درون خانه ایمن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
مرا قنفذ زد و یک تن ، نگفت آخر مگر این زن
نبی را پاره تن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
مرا پیش علی از عمد زد که جز غم ناموس
حریف خیبر افکن نیست ، مدینه جای ماندن نیست
زهرا محمدی