شعر شهادت حضرت معصومه (س)

موالی زهرا

سلام ای دیار خدا باوران
موالی زهرا ، علی محوران

سلام ای قمی های مهمان نواز
ازین پس شما را منم چاره ساز

بهشت است این سرزمین بعد ازین
شود قم چو عرش برین بعد ازین

ندارید در دل دگر واهمه
خدا داده بر شهرتان فاطمه

قمی ها بدانید بیمه شدید
نمک گیر لطف کریمه شدید

شود دور از اینجا بلا تا ابد
رضایم رضا از شما تا ابد

سیاهی حرام است بر رویتان
جوادالائمه دعاگویتان

به قم داد اجازه ازین پس بتول
شود چون نجف ، مهد فقه و اصول

دو صد خیر و رحمت دهم بر شما
خمینی و بهجت دهم بر شما

در این شهر بدعت ندارد مرید
وحید خراسانی آید پدید

به یک گوشه زین خاک باب المراد
مزار رسول است و سید جواد

شده غرق حیرت زمین و زمان
مسلمان شمایید یا شامیان ؟!

شما نزد زهرا عزیزید عزیز
نخواندید ناموس دین را کنیز

اسیری نبردید آزاده را
خرابه نبردید شهزاده را

نه چشم کسی بود بر معجرم
نه از سنگ اینجا شکسته سرم

نه از ناقه خوردم زمین نیمه شب
نه از کعب نی جانم آمد به لب

نه شب سر به خشت بیابان نهم
نه با قاتلان پدر همرهم

نه خوانده مرا نا مسلمان یهود
نه غساله بینَد تنم را کبود

نه اینجا غریبانه دفنم کنند
نه در بین ویرانه دفنم کنند

چه خوب است که مجلس ختم من
شود روضه ی طفل دور از وطن

محمد حسین رحیمیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا