مولای قدسیان
مولای قدسیان شاهنشه جهان
ای امن و ای امان ای روح و ای روان
ابروی تو بود محراب عاشقان
خاک رهت بود مافوق اسمان
ای بر جهان نگار یا مرتضی علی
مصداق من عرف معنای انما
مقصود حق تویی در امر هل اتی
معنای قول حق از لفظ طا و ها
مُظهر به یا و سین مظهر به وضحی
حق از تو اشکار یا مرتضی علی
عرش خدا بود خاک سرای تو
ارض و سما بود در زیر پای تو
پیغمبران همه تحت لوای تو
تنها خدایی است مولا برای تو
مصداق کردگار یا مرتضی علی
باده تویی علی ساغر تویی علی
اول تویی علی اخر تویی علی
بر ذات کردگار مظهر تویی علی
بر جمله انبیا سرور تویی علی
جان از تو بیقرار یا مرتضی علی
یار و مدد تویی عقل و خرد تویی
در وقت کارزار تنها اسد تویی
هم قل هوالهو ذات صمد تویی
هم لم یلد تویی کفو احد تویی
بی حد و بی حصار یا مرتضی علی
در جنگ دشمنان بی باک و صفدری
تنها به دست توست تیغ دو پیکری
یک ضربه ات کُند از تن جدا سری
در کل این جهان تنها تو حیدری
ای شیر کارزار یا مرتضی علی
گرچه علی تویی ایینه ی خدا
گرچه نجف بود میخانه ی ولا
اما دلم شده مجنون کربلا
فرزند تو حسین در خاک نینوا
جان را کند نثار یا مرتضی علی
دل مست باده ی مینای اکبر است
اکبر به عاشقان مولا و سرور است
بر شاه دین حسین دلدار و دلبر است
ایینه ی علی وجه پیمبر است
بر ماسوا نگار یا مرتضی علی
اما علی چرا شد کشته اکبرت
بودی به کربلا شد کشته در برت
در آه و در فغان گردیده همسرت
اکبر نگو که شد هم قد اصغرت
بر دل زده شرار یا مرتضی علی
ای یار بی مثال دلدار مه لقا
دست خدایی و ای قدرت خدا
بر جمله عاشقان شاها نظر نما
مقداد بی نوا خواهد ز تو تو را
پا بر سرش گذار یا مرتضی علی
مقداد اصفهانی