شعر شهادت حضرت زهرا (س)

نام تو را نوشتم و دفتر شکسته شد

نام تو را نوشتم و دفتر شکسته شد
جوهر کبود شد، گل پرپر شکسته شد

آتش گرفت خانه و کاشانه، در شکست
با آن، غرور فاتح خیبر شکسته شد

همواره گفته اند که پهلوی “گل” شکست
تنها نه گل، که “سرو تناور” شکسته شد

جسمش که در کشاکش دیوار و در شکست
قلبش به وقت بردن حیدر، شکسته شد

“در بین هدیه های تو پس گوشواره کو؟”
آهی کشید فاطمه، دختر شکسته شد

بر موی دختر نگرانش که شانه زد
پر زد، و رسم جنگ برابر شکسته شد

حیدر غریب ماند و به قرآن پناه برد
بغضش میان سوره کوثر شکسته شد

ارباب ذوالفقار که در جنگ خم نشد
خون دید روی میخ، و دیگر شکسته شد

از بس که فکر کرد به دفن شبانه ات
فرقش میان سجده آخر شکسته شد

ما را که کشت کوچه، ببین با علی چه کرد
آن لحظه ای که حرمت مادر شکسته شد

معصومه ترک‌نژاد

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا