وقت استغفار حال زار را از من مگیر
حس و حال گریه بسیار را از من مگیر
چند قطره اشک مانده از همه دارایام
پس عنایت کن همین مقدار را از من مگیر
من همین یک ماه را در خواب غفلت نیستم
بعد از این هم چشم شببیدار را از من مگیر
با وجود معصیت, بر توبه هایم دلخوشم
یاغفور این حال استغفار را از من مگیر
جرم, کمتر میشود با اعترافِ بر گناه
یا اله المذنبین اقرار را از من مگیر
بهر درمان دلم گاهی به تو سر میزنم
ای طبیب اصلا دل بیمار را از من مگیر
روز مشحر بر دهانم مهر خاموشی مزن
در قیامت فرصت گفتار را از من مگیر
هرکه را خواهی بگیر از من ولی جان علی
اهل بیت حیدر کرار را از من مگیر
حب حیدر شاخص تشخیص حق از باطل است
راه را گم میکنم معیار را از من مگیر
هفته ای یک بار هیات میروم در طول سال
تا قیامت هفته ای یک بار را از من مگیر
کاری از من بر نمیآید بجز سینه زدن
التماست میکنم این کار را از من نگیر
لحظه افطار حالم کربلایی میشود
حال خوب لحظه افطار را از من مگیر
آرش براری