ولایت رکن اصلی بود
به صورت آدم است و خلق و خویی چون ملک دارد
کسی که دست در چرخاندن چرخ فلک دارد
خدا از شادی او شاد و از خشمش غضبناک است
خدا از جنس خود روی زمین سنگ محک دارد
علی در عرش با او بود و از شوق وصال او
چنان از خانه بیرون رفته که خانه ترک دارد
خدا را شکر رزق ما همه از سفره ی زهراست
که شیعه هرچه دارد از همین نان و نمک دارد
هدف کوبیدن غصب خلافت بود در خطبه
وگرنه بانوی جنت چه حاجت به فدک دارد؟
کسی که شیعه ی زهراست وقت یاری مولا
کجا خوف از هجوم شعله و باد کتک دارد؟
کسی که شیعه ی زهراست وقت یاری مولا
برای جان فدا کردن مگر یک لحظه شک دارد؟
گذشت آن روزگار و انقلاب ما پدید آمد
که با آن قصه بی اندازه فصل مشترک دارد
ولایت رکن اصلی بود در تشکیل این امت
و تا روز ظهور این مهر را بر سینه حک دارد
نسیم کربلا پیچیده در پس کوچه ی دنیا
خبرهای خوشی این روزها هر قاصدک دارد
ولی در پیچ و تاب فتنه ها ریزش فراوان است
که در هر گیر و داری فتنه در دستش الک دارد
برای سربلندی با ولی یکرنگ باید بود
که زیر دست و پا می افتد آن میوه که لک دارد
ندای روشن “هَل مِن مُعین” پیچیده در عالم
فقط بی سر بیاید هر کسی قصد کمک دارد
علی سلیمیان