شعر شهادت حضرت عباس (ع)

چه کنم؟

نه آب مانده برایم نه آبرو چه کنم؟
نه باده مانده نه چیزی از این سبو چه کنم؟

به فرض اینکه مرا سمت خیمه ها بردی
اگر سکینه به من گفت آب کو چه کنم؟

به پای مشک سر و چشم و دست را دادم
ولی به روی زمین ریخت آرزو چه کنم؟

از اینکه آب رساندم به خیمه ها یا نه
اگر که ام بنین کرد پرس و جو چه کنم؟

بدون دست شدم من که پای میکوبند
عزیز فاطمه درمانده ام بگو چه کنم؟

دو دست خونی من را اگر که مادر تو
به اشک دیده ی تر داد شست و شو چه کنم؟

ببخش دیدن دست بریده باعث شد
برات زنده غم ماجرای کوچه کنم؟

چهار تا یل ام البنین فدات شوند
تو را چو دوره کنند از چهارسو چه کنم؟

برای حنجر تو سینه ام به تنگ آمد
اگر که نیزه نشیند بر این گلو چه کنم؟

ببینم از سر نیزه سه ساله را، که کسی
به قصد کشت دویده به سمت او چه کنم؟

و یا که از سر نیزه ببینم افتاده‌ست
سرت به زیر سم و چکمه‌ی عدو چه کنم؟

بگو ببینم اگر خواهرت شود جایی
کنار رأس تو با شمر روبه رو چه کنم؟

گروه شعر یا مظلوم

نمایش بیشتر

رضا قربانی

اشعار به روز در سایت حدیث اشک قرار میگیرد

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا