شعر شهادت حضرت زهرا (س)

کبودانه

نفس نفس ز زمانه تو آه میکشی و …

به سمت دست علی هی نگاه می کشی و …

تمام نیروی خود را کنار محسن خود

برای حیدر خود در سپاه می کشی و …

به زیر حمله ی شلاق ها کبودانه

چه درد ها ز غلاف گناه می کشی و …

شهیده می شوی از دست بی حیایی شهر

کنار چشم خودت را سیاه می کشی و …

همین که پیکرت از حال می رود بانو !

میان کوچه تنت , روی راه می کشی و …

نحیف می شوی و از مدینه می روی و …

گلایه های علی را به چاه می کشی و …

تو با نگاه پر از دستگیریت مادر !!

دل سیاه مرا هم به راه می کشی و …

برای من تو فقط واژه های « الا الله »

کنار زمزمه ی « لا اله » می کشی …. و ….

 

 مجتبی کرمی

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام و عرض ادب
    با چند شعر گریه دار به روزم
    در ضمن این پایگاه شعر آیینی به مدد ارباب هر روز با ارائه ی مطالب جدید آماده ی خدمت رسانی به دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت میباشد
    التماس دعا
    یاعلی مدد

    چاکر آقا مرتضی و بقیه ی دوستان با اخلاصشون


    سلام و عرض ادب

    انشالله در راه خدمت به اهل بیت علیهم السلام همیشه موفق باشید

    ما مخلص شما هستیم رضا جان .

    یا علی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا