شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

گوشه ی چشمی

سینه ی تنگم مجال آه ندارد

جان به هوای لب است و راه ندارد

گوشه ی چشمی به سوی گوشه نشین كن
زانكه جز این گوشه كس پناه ندارد

گر چه سیه رو شدم غلام تو هستم 
خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد

از گنه من مگو كه زاده ی آدم
ناخلف استی اگر گناه ندارد

هر كه گدایی ز آستان تو آموخت
دولتی اندوختی كه شاه ندارد

گنج تجلی ز كنج خلوت دل جو
نیك نظر كن كه اشتباه ندارد

پیر خرد گر به خلوت تو برد پی
جز در آن خانه، خانقاه ندارد

مهر تو در هر دلی كه كرد تجلی
داد فروغی كه مهر و ماه ندارد

مهر گیاه است حاصل دل عشاق
آب و گل ما جز این گیاه ندارد

مفتقر از سر عشق دم نتوان زد
سر برود زانكه سر نگاه ندارد

آیت‌الله غروی اصفهانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا