شعر شهادت حضرت زهرا (س)

یاد مادر

آهسته اسباب سفر را جمع کردی
آثار آن بی بال و پر را جمع کردی

آن دستمالی که به سر می بست بی بی
تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی

تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند
جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی

بردی به ایوان و تکاندی چادرش را
جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی

دیوار را شستی به تنهایی علی جان
خاکستر مانده زِ در را جمع کردی

با تکه های چوبِ مانده از همان در
نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی

کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را
از خانه اسباب خطر را جمع کردی

وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا