شعر شهادت امام جواد (ع)

یا جواد الائمه(ع)

یا جواد الائمه(ع)

تشنگى از نگاهتان پیداست
جگرت بى شکیب میسوزد
جگر پاره پاره‌ات پیشِ
عده‌اى نانجیب میسوزد

دست و پا میزنى و می‌گویى
جرعه‌اى آب…تا که جان گیرم
باز تکرار مى‌کنى آقا
جرعه‌اى آب…وَرنَه میمیرم…

چقَدَر پیر گشته‌اى آقا
گیسوانت همه سفید شده
داغ که به روى دل دارى؟
پدرى که ز زهر شهید شده؟

همه ى شهر با تو لج کردند
دلشکسته شدى و مایوسى
حس غربت به خانه ات دارى…
با غریب مدینه مانوسى…..

اى على اکبرِ امام رضا
کاش خواهرى کنارت بود
کاش تنها نبودى آقا جان
کاش همسرى کنارت بود

گرچه تنهایى‌ات مسلّم شد
سر پیراهنت که دعوا نیست
بدنت زیر آفتاب اما….
بدنت زیر دست و پاها نیست

جاى شکرش همیشه باقى است
سرِ تو از تنت جدا نشده
کفنت کرده‌اند آقا…شکر
قسمت تو بوریا نشده

آرمان صائمى

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا