شعر ولادت حضرت زهرا (س)

یا زهرا(س)

آمد زلال آسمانها مادر باران
عطر ولایت می وزد در کوچه ایمان

آمد زنی از جنس نور و آب و آیینه
نازل شده حوریه ای در شکل یک انسان

آمد زنی که کاشف الکرب امامش بود
خورشید رویش بود بر درد علی درمان

تسبیح او مشکل گشای عالم و آدم
سجاده‌ی او رازق هر سفره‌ی احسان

در ساحل تربیتش دُرّ است و مروارید
دامان حسنش پرورانده لؤلؤ و مرجان

از واژه‌ی مادر حروفی معتبر تر نیست
بخشیده زهرا اعتبارش را به این عنوان

رکن و ستون خانه‌ی مولا علی ، زهراست
بیت خدا هم غبطه دارد بر چنین ارکان

او بی مزارش حاجت زوار خود را داد
پنهان ترین پیداست و پیدا ترین پنهان

آرامگاه فاطمه در قلب حیدر بود
یک بارگاه ازجنس یاس و لاله وریحان

بوده قسیم النار والجنه علی اما
در این میان بوده‌ست حب فاطمه میزان

حاجت اگر از مرتضی داری نجف رفتی
فریاد کن لبیکِ یا زهرا دم ایوان

اینجا نجف ایوان طلا ذوب علی هستیم
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه گویان

زهرا به ایرانی همیشه مرحمت دارد
گهواره جنبان حسینش میشود سلمان

سربند یازهراست حرز هشت سال ما
وقتی مجهز بود دشمن تا بن دندان

هرجا و هر سنگر که میدان جهادی بود
از بچه های فاطمه خالی نشد میدان

حالا هم این فرزند زهرا پیش گیری کرد
از فتنه‌ی هرزی که رویاندند هر دوران

از انقلاب مصر درسی ماند و آن این بود
بی رهبری برد انقلابش را به استهجان

ایران به نام فاطمه خود را تبرک داد
باید مراقب شد نیافتد دست نا اهلان

بایدکه بگذاریم اسم کشورمان را
جمهوری اسلامی زهرایی ایران

عرضم تمام این انقلاب ارثیه‌ی زهراست
هستیم پای وارث آن تا به پای جان

 وحید عظیم پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا