شعر شهادت حضرت زهرا (س)

یا زهرا (س)

قطره باش و تا ابد ، در خویش دریا را ببین
زیر پای مرتضی عرش معلی را ببین

عمر ما با خاطرات رو به ایوانش گذشت
در نگاه زائران ، شوق تماشا را ببین

کمترین فیضی که بردیم عشق بازی با علی ست
ما اگر امروزمان این است ، فردا را ببین

قنبر و فضه هم اینجا خاک را زر می کنند
نوکران را کیمیاگر کرد ،مولا را ببین

بیشتر از انسیه ، حوریه جلوه کرده است
کفو مولا غیر زهرا نیست، همتا را ببین

مرتضی و فاطمه آیینه ی یکدیگرند
دلخوش لبخند هم هستند، دنیا را ببین

گفت صدتا فاطمه قربان یک موی علی
واجب عینی دفاع از اوست ، فتوا را ببین

می کند مردانگی را یک تنه معنا زنی
جای شهر شانه خالی کرده ، زهرا را ببین

پشت در افتاد اما به علی زحمت نداد
فضه را می زد صدا ، ای داد، تنها را ببین

می رود فتاح خیبر دست بسته با طناب
آه چرخ روزگار ، افتاده از پا را ببین

دلخوشی روزگارش را غلامان کسی ….
با غلاف از او جدا کردند ، آنجا را نبین ….

ناصردودانگه

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا