شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

یا صاحب الزمان(عج)

سرگرم دنیا ماندم و ، از یاد تو غافل شدم
کارم شده معصیت و ، در بندگی کاهل شدم

در حق تو بد کرده ام ، بد عهدی من را ببخش
جای رفاقت با شما ، با هر کسی همدل شدم

چشمان من خشکیده است از بس به هرجا رفته است
با بی حیایی باعث ، تاریکی این دل شدم

حال دلم طوفانی و ، تنهای تنها مانده ام
بی تو شبیه ماهیِ افتاده در ساحل شدم

پشت درم در میزنم ، در خانه ات راهم بده
با سر به زیری آمدم ،بار دگر سائل شدم

وقتی که زیر پرچمت ، در بین خوبان جا شدم
دیدم که با لطفت رها ، از هر غم و مشکل شدم

در بین روضه هرکسی ، ذکری نشسته بر لبش
من گوشه ای مشغول بر ، ذکر ابوفاضل شدم

روضه به روضه رفتم و ، با اذن ماه علقمه
من هم برای رفتنِ ، تا کربلا قابل شدم

یادش بخیر آن شب که با، چشمان گریان آمدم
اذن دخولی خواندم از ، بابُ الرَّجاء داخل شدم

روح الله پیدایی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا