شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

یا مظهر العجایب

روزی که قبله منزل بابای خاک شد
کعبه به عشق آمدنش سینه چاک شد

آن روز کار عرش بگو و بخند بود
هوهوی جبرئیل در عالم بلند بود

قد اَفلحَ العلی و خدا گفت مؤمنون!
مثل علی نماز کسی نیست خاشعون

قد افلح العلی نه علی رستگار بود
از اولش علی ید پروردگار بود

توحید ختم بر گل کفوا احد شده
بنت اسد هر آینه ام‌الاسد شده

می‌خواستند بند به قنداقه‌اش کنند
گل را اسیر ماندن در ساقه اش کنند

اما علی که بند به قنداق خویش نیست
خورشید که معطل اشراق خویش نیست

خود در فراز و تابش او بر فرود بود
قوس نزول نور علی در صعود بود

در کعبه رفت احمد و معراج وار رفت
آیینه برملا شد و پرده کنار رفت

پرده کنار رفت و نبی بود با خدا
سجده کنان ملائکه گفتند یا خدا

حق و جمیل و اکبر و لا منتها تویی
این نور دیگر است در آیینه یا تویی

این کیست این که طاق فلک را شکافته
پیراهنی برای خود از نور بافته

این کیست صبح را طلع‌الشمس می‌کند
این کیست که وجود تو را لمس می‌کند

این کیست این که خانه‌ی تو زادگاه اوست
الّا ی اتحاد پس از لا اله اوست

این کیست این که روی چو بر خاک می‌کند
آن خاک را مسافر افلاک می‌کند

این کیست این که روی سرش تاج انما
و جامه‌ای‌ست بر تنش از جنس هل أتی

این کیست این که هست عوالم ز هست او
افتاده است صور قیامت به دست او

افلاک جان به محضرش ایثار می‌کنند
اجسام بر ولایتش اقرار می‌کنند

تعظیم کرده‌ایم خدایا برای که
شک رخنه کرده است میان ملائکه

در این میانه هاتفی از بین همهمه
فرمود یا نبی تو بیان کن به فاطمه

بنت اسد ز مریم عمران تو برتری
کآن مادر مسیح و تو هم ام حیدری

ای دسته‌ی ملائکه جای سوال نیست
وقتی منم خدای شما شک برای چیست

در قدرت خدایی من هضم دید نیست
پس خلق جلوه‌ی خودم از من بعید نیست

تنها علی‌ست زاده‌ی این کعبه است و بس
این کعبه هم بدون علی جعبه است و بس

گفتند عرش و فرش بدون معطلی
یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی

 وحید عظیم پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا