دل شکسته ی من انس با علی دارد
امید از همه بگسسته تا علی دارد
منم ز شهر ولایت ز کوچه ی عشاق
شناسنامه ی من مهر یا علی دارد
دل شکسته ی من انس با علی دارد
امید از همه بگسسته تا علی دارد
منم ز شهر ولایت ز کوچه ی عشاق
شناسنامه ی من مهر یا علی دارد
ای هست من زهست تو یامرتضی علی
دست خداست دست تو یا مرتضی علی
چشم کسی ندیده به هنگامِ کارزار
یکدفعه هم شکست تو یا مرتضی علی
من بدی کرده ام اما تو مرا بد نزنی
بعد یک عمر که این بنده ات آمد نزنی
با همین روی سیاهش به تو رو زد نزنی
روی پیشانی او مهر نیاید نزنی
بی علی خانه ی حق این همه اسرار نداشت
کعبه بی عشق علی ارزش دیدار نداشت
مظهر بندگی ناب خداوند علی است
از ازل بنده چو او, خالق دادار نداشت
به عشق علی مادرم داده شیرم
که باشم همیشه غلام امیرم
گرفت اختیار مرا و چه بهتر
که از مدح او تا ابد ناگزیرم
بهترین لحظات عمرم با علی سر می شود
دیده ام از حب حیدر روز و شب تر می شود
هر سحر نامش شده تسکین قلب خسته ام
اوست تنها آن که در این سینه دلبر می شود
جایی که حتّی سنگ مرمر رنگ انگور است
مستی نکردن از مرام مستها دور است
جایی که بالا دست ساقی در کرامت نیست
خوشبختی از آنِ کسی گردد که مخمور است
ای آنکه شرح فضل تو خیلی مُفصّل است
فیضِ نوشتن از تو همان فیضِ أَکمَل است
با اینکه شعرِ مـدحِ تو أغـلَـب مُطَوّل اسـت
جانِ سُخن خلاصه در این بیتِ مُجْمَل است
بر روی دوشت کیسه کیسه کهکشان بود
منظومه هایی مملو از خرماونان بود
سهم کبوتر هاست خوشه خوشه پروین
عمری زمین زیرکشتت آسمان بود
هر کس که با آل علی همراه می گردد
شرح حدیث “وال من والاه” می گردد
“حُبّ علیٌ کُلّ دین و بُغض حیدر کفر”
اینجاست که “فی الدین لا اکراه” می گردد
باید که شرب خمر را تصدیق می کرد
یا حکم این تحریم را تعلیق می کرد
ایمان اهل فقه طور دیگری بود
قرآن اگر رسما ازو تبلیغ می کرد
وا نشد جبریل اگر سمت نجف بال و پرش
بهتر آنکه بر زمین جاری شود خاکسترش
خوش به حال آن کبوتر بچه ای که تا سحر
میپرد از صحن ایوانش به صحن دیگرش