به زمین نبسته ام دل به هوای آسمانش
زده ام گره دلم را به پر کبوترانش
شده ام اسیر لطفش شده ام گدای نانش
همه عمر برندارم سر خود از آستانش
که فقط سپرده ام دل به علی و خاندانش
شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)
چون تو زاده شدی درون حرم
دشمن از کعبه منزجر میشد
گر به رویش ترک نمی افتاد
خانه کعبه منفجر میشد
چون درخت پسته که در خاک رفسنجان طلاست
درنجف وقتی بنوشی چایی گیلان طلاست
گرچه درجام طلا,دور ازتو خواهد شد نجس
برضریح تو ولی انگور آویزان طلاست
کیست که در مدحش از , شعر کمر بشکند
کیست که جبریلِ عشق آمده پَر بشکند
کیست که بازار او بزم شکر بشکند
لحظهی تحویل اوست دور قمر بشکند
هیج تعجب مکن کعبه اگر بشکند
آمده خاک نجف قیمتِ زر بشکند
تا ابد قبلگاه اهل ولاست
کعبه ای که مقام شیر خداست
اصل توحید با علی بر پاست
کعبه زاده یکیست! حیدر ماست!
بوی گلاب از در و دیوار بگذرد
حیدر اگر که از سر بازار بگذرد
امید وصل حضرت حیدر سبب شده ست
روزی میثم از قِبَل دار بگذرد
به مرتضی ست اگر اقتدار وابسته
به تیغ اوست تب کارزار وابسته
حدیث هست که فرمود جبرئیل شده
به لافتای علی ذوالفقار وابسته
این حوالی که چشمِ گریان نیست
خبری از بهار و باران نیست
حال چشمم که از تو پنهان نیست
خشک خشک است و جز بیابان نیست
برای وصف تو لالند منطق و اِدراک
دلیل خلقتِ افلاک و خواجه ی لولاک
نوای اشهدُ اَنّ علی ولیُّ الله
نموده یکصد و ده بار در دلم پژواک
قد ایوان تو را دیدم مودب تر شدم
چشمکی زد تا ضریحت ناگهان لب تر شدم
برکه زاده برکه ای هستم تو ماه عالمی
شوق دیدارت دلم را برد و هی شب تر شدم
هرمردشتردار اویس قرنی نیست
هر شیشه گلرنگ عقیق یمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمدومحمود رسول مدنی نیست
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
آهوی وحشی ام و عشق تو شد صیّادم
صید دام تو شدن روزی هر کس نشود
لطف زهراست که در دام شما افتادم