شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

شعر مدح حضرت امیرالمومنین(ع)

برای وصف تو لالند منطق و اِدراک
دلیل خلقتِ افلاک و خواجه ی لولاک

نوای اشهدُ اَنّ علی ولیُّ الله
نموده یکصد و ده بار در دلم پژواک

شعر مدح حضرت امیرالمومنین علی(ع)

قد ایوان تو را دیدم مودب تر شدم
چشمکی زد تا ضریحت ناگهان لب تر شدم

برکه زاده برکه ای هستم تو ماه عالمی
شوق دیدارت دلم را برد و هی شب تر شدم

شعر مدح امیر المومنین علی(ع)

هرمردشتردار اویس قرنی نیست
هر شیشه گلرنگ عقیق یمنی نیست

هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمدومحمود رسول مدنی نیست

شعر مناجات حضرت امیرالمومنین علی(ع)

بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

آهوی وحشی ام و عشق تو شد صیّادم

صید دام تو شدن روزی هر کس نشود

لطف زهراست که در دام شما افتادم

شعر مناجات امیرالمومنین علی(ع)

کافرِ رویِ توام ای بُتِ زیبای خدا

سائل کوی توام عالیِ اعلای خدا

انبیا دستِ توسل به تو دارند علی

دستگیرِ همه ای , دستِ توانای خدا

شعر مدح امیرالمومنین علی(ع)

منم که جوشش عشق علی است در کارم
چنین شده است که رونق گرفته بازارم

اگر که سلطنت این جهان دهند به من
جز آستان علی سر فرو نمی آرم

شعر مدح حضرت امیرالمومنین علی(ع)

با خدا نیست برابر حیدر
از علی رفته فراتر حیدر
حضرت یک تنه لشکر حیدر
همسر حضرت کوثر حیدر

شعر مدح امیرالمومنین علی(ع)

دل ما را به دام انداخته با تار گیسویش

هزاران یوسف مصری اسیر حلقه ی مویش

ندیده هیچ چشمی پادشاهی را به این شوکت

ندارد پادشاهی این همه نوکر سر کویش

 

لا اله الا الله

چو ماه گشت دف لا اله الا الله
نواخت از شعف لا اله الا الله
چه بیم محتسب امشب؟که با ولای علی
خوشیم در کنف لا اله الا الله

یدالله

زمان برای تو مامور امرِ قِف شده بود
زمین ز گردشش انگار منصرف شده بود
برای کشف تجلی حق دل کعبه
به رکن رکن خودش تازه منکشف شده بود

شعر مدح امیرالمومنین

کسی که جام سعادت به دست آدم داد
به قدر ظرفیت هرکسی از این غم داد
چگونه آنکه ندارد به دل غم حیدر
شود به او نسب دودمان آدم داد

شعر مدح حضرت امیرالمومنین علی (ع)

زبان قلم شد و دل صفحه ایی ز دفتر شد
فضای دور و برم گوییا معطر شد

 تفضلی زخدا بود و سوی من آمد
لبان من متنعم به نام حیدر شد

دکمه بازگشت به بالا