در مذهب ما امیر والاست علی
بر امت ما شفیع فرداست علی
فرموده پیمبر این چنین در عالم
مانند خدا همیشه یکتاست علی
حمید کریمی
در مذهب ما امیر والاست علی
بر امت ما شفیع فرداست علی
فرموده پیمبر این چنین در عالم
مانند خدا همیشه یکتاست علی
حمید کریمی
سرم از شرم اگر که پایین است
کوله بارم دوباره سنگین است
بی نوا آمدم, نجاتم داد
کار حیدر نجات مسکین است
میشود قافیه هربار,به تکرار على
مینویسد قلمم حیدر کرار على
میدهد دست و قلم شعر گوهربار على
میرسد عاقبت این عشق به اجبار على
نام حیدر, اذان مستان است
او از آن خداپرستان است
هرچه مستی ست ساحل میِ اوست
هرکه پیغمبر است, در پی اوست
تیغ تو علی نبود اگر کج
می رفت دلم به هر سفر کج
شد فتح دلم به ذوالفقارت
بگرفت کجی ره دگر کج
مست, افتاده ام به دام علی
او امام و منم غلام علی
سال ها خورده ایم نان و نمک
از سر سفره ی طعام علی
از همان بدو تولد ز همه سر بودی
خب تعارف که نداریم تو بهتر بودی
باده نوشان غدیر از نفست حیرانند
تو چه دریای شرابی ؟! تو چه ساغر بودی؟!
از کودکی ام بر تو گرفتار شدم
مدیون عنایات تو بسیار شدم
گفتند که یا عشق علی یا سر دار
با ذکر علی من به سر دار شدم
پس میزد آسمان به نگاه تو ماه را
همچون سپاه کرده دو چشمت , نگاه را
تجهیز کرده اخم تو باز این سپاه را
عمدا دچار شد دلمان این گناه را
چرخانده ام به سوی نجف قبله گاه را
مانند و مثل شاه نجف در زمانه کیست؟
من گشته ام تمام جهان را . نگرد . نیست
نام علی اگر چه زیاد است در جهان
تنها کسی که مثل علی شد فقط علیست
صمد علیزاده
عالمی در عالم معنـــا , نجف
قطعه ای از جَنّهُ المأوا , نجف
بارگــاهِ قُدس قدّیسِ وجود
آستانِ عرشیِ مولا , نجف