شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

تسبیح

پس میزد آسمان به نگاه تو ماه را
همچون سپاه کرده دو چشمت , نگاه را
تجهیز کرده اخم تو باز این سپاه را
عمدا دچار شد دلمان این گناه را
چرخانده ام به سوی نجف قبله گاه را

تمام جهان

مانند و مثل شاه نجف در زمانه کیست؟
من گشته ام تمام جهان را . نگرد . نیست

نام علی اگر چه زیاد است در جهان
تنها کسی که مثل علی شد فقط علیست

صمد علیزاده

کشور دلها

عالمی در عالم معنـــا , نجف
قطعه ای از جَنّهُ المأوا , نجف

بارگــاهِ قُدس قدّیسِ وجود
آستانِ عرشیِ مولا , نجف

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد

سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید

کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد

هم سپاهی از صفِ مژگان تر دارد علی

هم سپاهی از صفِ مژگان تر دارد علی
هم در اوج چشم خود تیغ دو سر دارد علی

آی مرحب , جان خود را زود بردار و برو
وای بر حالت اگر شمشیر بردارد علی

در بین جن و انس و ملک اهل درد نیست

در بین جن و انس و ملک اهل درد نیست

هرکس که سمت و سوی نجف رهنورد نیست
ابنُ التّراب هست شفیعش ابوتراب
بر منکرت به حشر کسی پایمرد نیست

انگشترِ بی نامِ تو در دست نکردیم

انگشترِ بی نامِ تو در دست نکردیم

با نامی به‌جز نام علی مست نکردیم

محمدزوار

خبر,نبی ست دراین جمله, مبتدا علی است

خبر,نبی ست دراین جمله, مبتدا علی است
هم ابتدا علی است و هم انتها علی است

اگر شکاف یمانی مؤَیّد حج است
منا و مشعر علی, مروه و صفا علی است

قربان علی طایفه و ایل و تبارم

قربان علی طایفه و ایل و تبارم
عشق علی و آل علی دار و ندارم
خورشید علی باشد و من همچو غبارم
مانند غلامان علی در پی دارم

جان جهانی علی(ع), جنب خدا جای توست

جان جهانی علی(ع), جنب خدا جای توست
مرجع تقلید عرش , خلق به فتوای توست

پستِ تو شد هر چه هست, مست تو شد حق پرست
دستِ خدایی و دست.. نیست که بالای توست

می گشایم حدیث دلبر را

می گشایم حدیث دلبر را

غصهء شیرِ شیر پرور را

ساقی چشمه های جنت اوست

باید از او گرفت ساغر را

چون درختی که تبر خورد و در آخر در شد

چون درختی که تبر خورد و در آخر در شد
آخرش حاصل پرواز کبوتر, پر شد

نَسَبِ گنبد و مرقد به تولای حسین
دو النگوی سر عقدِ دوتا مادر شد

دکمه بازگشت به بالا